اعظم کیانافراز در گفتوگو با ایبنا : ناشرانی که چشمشان به تعداد فالوئرهای نویسنده است
مدیر انتشارات افراز با انتقاد از رشد قارچگونه ناشران غیرحرفهای، یکی از مهمترین عوامل توسعه ابتذال در بازار نشر را نادیده گرفتن رسالت اجتماعی ناشران خواند.
عظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره رایج شدن ادبیات سطحی و عامهپسند در نشر و فروش بالای این سبک از کتابها گفت: اتفاقی که افتاد به این حوزه محدود نبود و از اواخر دهه 80 در تمامی حوزههای فرهنگ، هنر و ادبیات به ویژه تئاتر، سینما و داستان شروع شد، تمامی هنر و فرهنگ به سمت ابتذال رفت و ذائقه مخاطب روزبهروز پایینتر آمد. در مورد هنرهای دیگر صحبت نمیکنم؛ حالا شما این موارد را فقط برای 10 سال اخیر نشر و کتابفروشی در نظرداشته باشید.
مدیر انتشارات افراز از تاثیری که ممیزیها بر اعتماد مردم درباره آثار تالیفی گذاشته است، بیان کرد: در دورانی که کتاب بیشتر از همیشه سلیقهای بررسی و ممیزی میشد، مخاطب اعتماد خود را به کتاب و نشر از دست داد. این روند از اواسط دهه 80 شروع شد و تا سال 90 به اوج رسید تا زمانی که در دولت فشار به ناشران تشدید و سختگیریهای زیادی در انتشار کتابها اعمال شد.
او ادامه داد: کتابها سانسور و غیرمجاز میشدند و به ناشر برای هر کدام نمره منفی میدادند. مصوب شده بود ناشرانی که نمره منفی زیادی دریافت کنند، مجوز آنها لغو شود و انتشارات افراز از ناشرانی بود که مجوزش بهطور کلی لغو شد. برخی از پروانههای نشر بهطور کلی لغو و حذف شدند اما برخی از این ناشران توانستند بازگردند.
به گفته مدیر انتشارات افراز به موازات لغو مجوز برخی ناشران که دو یا سه دهه در حوزه ادبیات کار جدی میکردند، ناشرانی قارچ گونه رشد کردند. او ادامه داد: تعدادی از ناشران جدید، سبک کاری متفاوتی با ناشران قدیمی داشتند.
وی افزود: این دسته از ناشران جدید که اتفاقا حمایت خیلی خوبی از آنها شد، در بعضی موارد به تولید انبوه روی آوردند و ذائقه مخاطب را تنزل دادند. از آن دهه به بعد بود که شرایط تغییر کرد و مخاطب امروز به جایی رسیده است که برای خرید کتابی عامهپسند صف میبندد.
مخاطب ایرانی به آثار تالیفی اعتماد زیادی ندارد
کیانافراز با بیان اینکه برای برخی ناشران فقط فروش و پول مهم است، ادامه داد: بعد از سال 90 تعدادی ناشر جدید آمدند و ترجمههای موازی، تکراری و کپیکاری به اوج رسید که آسیب جدی بر بازار زد. اصلا توجه نداشتند کتابی که آنها کار میکنند پیش از آنها توسط ناشری با تحمل تمام سختیها چاپ شده است.
او گفت: حتی دیدیم که برای ترجمه یک کتاب دست به هر کاری زدند؛ به نظر میرسد که ترجمه در بازار کتاب ایران مخاطب خیلی بیشتری دارد. از بیاعتمادی مخاطب ایرانی در بازار کتاب استفاده کردند زیرا متاسفانه مخاطب ایرانی به آثار تالیفی اعتماد زیادی ندارد و ترجمه را ترجیح میدهد.
وی ادامه داد: در آثار ترجمه به این دلیل که کپیرایت رعایت نمیشود شاهد ترجمههای موازی و کارهای بیاخلاق هستیم. حتی برخی ناشران آثاری را که پیش از آن ترجمه و چاپ شده است، اصلا ترجمه نمیکنند و فقط اسم مترجم روی کتاب را تغییر میدهند.
کیانافراز درباره مشاهداتش در نمایشگاه کتاب، توضیح داد: در نمایشگاه کتاب 98 با پدیدههای جدیدی مواجه شدیم. شاید دوره سلبریتیها است اما باید این وضعیت در حوزه نشر و کتاب متفاوت باشد.
وی توضیح داد: ناشران که طیف فرهیخته جامعه هستند رسالتی دارند و آن تاثیر بر اندیشه و فکر جامعه است. آنها نباید هر چیزی تولید کنند. وقتی پای سلبریتیها به بازار نشر باز میشود دیگر تاثیرش بر وضعیت جامعه مردم مشخص است.
این ناشر با ابراز تاسف گفت: وقتی ناشران فقط به این فکر کردهاند که نویسنده فلان قدر فالور دارد و برای تهیه کتاب و گرفتن امضا از او صفها تشکیل خواهد شد، در حالی که ویژگی کتابها فقط داشتن نویسنده سلبریتی است، ادبیات ما به کجا خواهد رسید؟
ناشران وظیفه اجتماعی خود را فراموش نکنند
کیانافراز با فاجعه خواندن روند استفاده از سلبریتیها برای افزایش فروش کتاب، توضیح داد: گاهی میبینیم که فوتبالیستی کتاب شعر منتشر میکند. ممکن است فرد فوتبالیست واقعا شاعر باشد اما اگر تنها بهخاطر اینکه سلبریتی است، بدون هیچ گونه سابقه ادبی و بدون اینکه فعالیت ادبی یا هنری داشته باشد، کتاب چاپ کند، فاجعه است. پس نویسندهای که 20 سال کار جدی کرده و سلبریتی نیست تکلیفش چیست؟
او با بیان اینکه ناشران باید وظیفه اجتماعی خود را در چاپ کتاب به یاد بیاورند، توضیح داد: ترویج فعالیت سلبریتیها در تولید کتاب ضربههایی است که نشر ما میبیند. ممکن است مرکز پخش هم به تبع این روند ناشری که سالها کار جدی کرده، در درجه دوم قرار دهد و برای مثال از کتابی که برایش صف بستهاند را 10 چاپ سفارش دهد.
مدیر انتشارات افراز ادامه داد: ممکن است پخشیها کتابی که محتوایی تو خالی و ادبیاتی عامهپسند دارد، در اولویت قرار دهد. برای آنها اصلا محتوای کتاب مهم نیست؛ برای کتابفروش هم فقط فروش مهم است و دیگر برایش مهم نیست که کدام نویسنده و چگونه آن کتاب را نوشته است.
وظیفه ناشر تربیت مخاطب است
کیانافراز درباره شروع کتابخوانی با آثار سطحی و تاثیر آن بر روند کتابخوانی فرد در سالهای آینده، بیان کرد: اگر جوانانی که از نمایشگاه کتاب میخرند افرادی هستند که میخواهند راه خود را در ادبیات پیدا کنند، باید در انتخاب آثار توجه بیشتری داشته باشند. در حالی که ما داستان و رمان را با کتابهایی مانند «همسایهها» نوشته احمد محمود و کتاب «طوبی و معنای شب» نوشته شهرنوش پارسیپور و... شروع کردیم. آیا مایی که چنین شروعی داشتیم، آیندهای همانند جوانانی که با چنان کتابهایی شروع کردند، داریم؟
او ادامه داد: در هر صورت وظیفه ناشر تربیت مخاطب است. زمانی نویسندهای مانند فهیمه رحیمی بود که در دهه 60 رمان عامهپسند، مینوشت. آثار او رمان بود و قصه داشت تا به مودبپور رسید؛ اما الان از بحث رمان عامهپسند فراتر میرویم و به بیمحتوایی کتابها رسیدهایم از لحاظ ادبی باید توجه کنیم که در نمایشگاه کتاب، ادبیات چه جایگاهی داشت.
مدیر انتشارات افراز مساله امروز نشر را تولید محتوایی پوچ و بیعمق دانست که مخاطب را دچارسردرگمی میکند. او ادامه داد: ما از رسالت اصلی که تربیت سلیقه مخاطب است دور میشویم و با فلسفه روشنگری و رسالت روشنگر در کار نشر فاصله میگیریم و فقط براساس سود مالی نتیجهگیری میکنیم. این رفتار تاثیر منفی خواهدداشت.
کیانافراز درباره تاثیر فضای مجازی و فعالیت شبکههای اجتماعی بر سلیقه مخاطب توضیح داد: شبکههای اجتماعی بر وضعیت نشر هم تاثیر مثبت داشته و هم منفی و در مواردی کار را سختتر هم کرده است. تاجایی که همین در نمایشگاه کتاب ناشری از استادی خواسته بود که مجموعه پستهایش را کتاب و چاپ کند. با اینکه آن استاد نوشتههایی با مطالب درست منتشر میکرد آیا انتشار چنین کتابی درست است؟ جز کتابسازی به این دست کتابها چه میتوان گفت؟ به هر حال چنین روندی تاثیر خیلی خیلی بدی بر اقتصاد فرهنگ و بازار دارد و تاثیر منفی پیامدهایش سالها دامن ما را میگیرد.
لینک خبر:https://bit.ly/2K2nO5c