انتشارات افراز درگذشت عزتالله انتظامی؛ عزت تئاتر و سینمارا تسلیت عرض میکند. یادش گرامی
انتشارات افراز درگذشت عزتالله انتظامی؛ عزت تئاتر و سینمای کشور را به مردم ایران، بهویژه جامعهی هنری و خانوادهاش تسلیت عرض میکند. یادش گرامی باد.
📚مروری بر «جادوی صحنه|زندگی تئاتری عزتالله انتظامی» از مجموعهی «تئاتر ایران در گذر زمان» آقای بازیگر در آینه 📖عزتالله انتظامی؛ نقطه، سرخط. نامی از این دست که به میان میآید، دیگر جایی برای حرف بیشتر باقی نمیگذارد. نام او همهی حرفهایی را که میتوان دربارهاش زد، بلافاصله به خاطر میآورد. مینویسی: عزتالله انتظامی، و میبینی که انگار همهی حرفها را نوشتهای، گرچه هنوز حرفهایی بسیاری برای نوشتن باقی مانده است. عزتالله انتظامی از آن دسته هنرمندانی است که به حرفهی #بازیگری اعتبار بخشیده است، چندان که امروز وقتی میخواهند از این حرفه سخن به میان بیاورند، لامحاله نام او به ذهن متبادر میشود. هرچه باشد، انتظامی #هنرمندی بوده که به بازیگری در ایران عزت داده است. حرفهای که مدتها چیزی بیش از تقلایی سرگرمکننده به حساب نمیآمد، با تلاش انتظامی و همنسلان او و درخشش خیرهکنندهشان بر صحنهی تئاتر و مقابل دوربین #سینما شأنی هنری به خود گرفت. عجیب نیست که امروز او را بیش از هر عنوان دیگری به اسم «آقای بازیگر» میشناسند. «جادوی صحنه|زندگی تئاتری عزتالله انتظامی» که نخستین مجلد از مجموعهکتابهای «تئاتر ایران در گذر زمان» است، ما را به ملاقات #آقای_بازیگر در متن زندگی پربار هنری او میبرد. این کتاب که بههمت اعظم کیانافراز و از سوی انتشارات افراز منتشر شده و تاکنون چهار بار به چاپ رسیده، با مقدمهی زندهیاد حمید سمندریان آغاز میشود و در بخش نخست، زندگی هنری او را به تصویر میکشد؛ از زمانی که کنترلچی بلیت #تماشاخانه میشود و جاذبهی بازی او را با خود میبرد، تا روزگاری که بر صحنهی تئاتر کشور میدرخشد. در این بخش فصلی هم به #عبدالحسین_نوشین اختصاص دارد؛ #کارگردان برجستهای که در جریان کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ مخفی و یکسال بعد از کشور خارج میشود. برای نخستینبار در کتاب «جادوی صحنه» و در همین بخش است که فاش میشود نوشین در آن یک سال در خانهی انتظامی مخفی شده بوده است. بخش دوم کتاب شامل دو گفتوگو با انتظامی میشود. در بخش سوم چهرههایی چون #علی_نصیریان، #ایرج_راد، #رضا_کیانیان، #رسول_صدرعاملی و #امیرشهاب_رضویان به جایگاه هنری آقای بازیگر میپردازند و بخش چهارم کتاب از نگاه منتقدان به روایت درمیآید. پنجمین بخش کتاب شامل فهرست نمایشهای صحنهای و تلویزیونی انتظامی است. بخش ششم و پایانی کتاب نیز پایاننامهی تحصیلی او را با موضوع «#پیشپردهخوانی_در_ایران» در خود جای داده است. 📎با هم پارهای از «جادوی صحنه» را میخوانیم: «یک روز تقریباً در اواخر اردیبهشت سال ۱۳۳۳ از آزمایشگاه مرکزی بیرون آمدم. ساعت ۵/۹ صبح بود که از ناصرخسرو وارد توپخانه شدم. جلوی بانک بازرگانی، در حالی که فقط یک کتاب زیر بغلم بود و یم پیراهن تابستانی به تن داشتم و مقدار بسیار کمی پول خرد، ناگهان یکی از پشت سرم گفت: «سلام هنرمند، چطوری؟» گفتم: «قربونتون.» دست کرد از جیب بغلش یک دسته کاغذ درآورد. یکی از آنها را جدا کرد و داد دستم، دیدم حکم دستگیری من از فرماندار نظامی تهران روی کاغذ نوشته شده بود. دستوپایم شروع کرد به لرزیدن. داشتم میافتادم که زیر بغل مرا گرفت. گفت: «تکون نخور.» و زیر کتش را نشان داد. اسلحهی کمری بود. گفت: «بیصدا راه بیفت. بخواهی فرار کنی، با تیر میزنم.» #جادوی_صحنه|#زندگی_تئاتری_عزتالله_انتظامی (#تئاترـایران_درـگذر_زمان۱) #اعظم_کیانافراز با مقدمهی #حمیدـسمندریان #انتشارات_افراز #چاپ_چهارم_۱۳۹۲ #قیمت_۲۲۰۰۰تومان 🔴خرید از اپلیکیشن افراز با ۲۰درصد تخفیف 📲http://ebook.afrazbook.com