لازم است مسئولیتها به صنف و اتحادیهی ناشران سپرده شود
مصاحبهی ایبنا با عظم کیانافراز مدیر انتشارات افراز
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
بازار کتاب روزهای سختی را پشتسر میگذارد. ناشران برای اینکه بتوانند فروش داشتهباشند و به کار خود ادامه بدهند، نیازمند اقدامات جدیدیاند تا بتوانند کالای خود را در دیدگاه مخاطب برجسته کرده و بهفروش برسانند. این درحالی است که اگر همه ناشران روشهای مشابهی انتخاب کنند، برای مثال پادکست یا فیلم برای معرفی کتاب تولید کنند، شاید تعداد کتابهایی که با این روش معرفی میشوند، آنقدر زیاد شود که دیگر نتوان به آن روش بهعنوان عاملی موفق برای برجسته کردن کالا در بازار نگاه کرد. در چنین شرایطی، وقتی مخاطبها توان مالی کمی برای خرید کتاب دارند و به همین دلیل در انتخاب سختگیرتر از هر زمان هستند، ناشران چگونه میتوانند فروش خود را بالا ببرند؟
اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز با اشاره به لزوم فعالیت سازمانهایی که درحوزه فرهنگ، هنر و نشر فعال هستند، با هدف ایجاد بسترها و پلتفرمهایی که همه ناشران بتوانند در آن برای معرفی آثار خود فرصتهای برابر داشتهباشند، بر اهمیت افزایش آگاهی مخاطب در نتیجه استفاده از این پلتفرم تاکید کرد.
بازار کتاب روزهای سختی را میگذراند، به نظر شما برای اینکه ناشران بتوانند این دوران را پشت سر بگذارند باید چه اقداماتی انجام شود؟
باید صنعت نشر کشور و مسائل آن به اتحادیه ناشران و کتابفروشان واگذار شود؛ یعنی صنف تصمیم گیرنده باشد و در تصمیمگیری برای تمام برنامهها، ناشران و اتحادیه حضور داشتهباشند؛ زیرا این افراد در وهله اول درگیر مسائل هستند. شاید مدیران جدید با وضعیت نشر آشنا نباشند؛ در نتیجه زمان از دست میرود. در تغییر دولتها، اگر اتحادیه و صنف در تصمیمگیری مسئولیت داشتهباشد، شاید آنها بتوانند در این تغییرها کمک و از آسیبهای جدی جلوگیری کنند. خیلی مهم است که در این تغییر و تحولات، اتحادیه که در جریان مشکلات ناشران است، تصمیمگیرنده باشد. لازم است برخی مسئولیتها به صنف و اتحادیه سپرده شود تا بتوانند با همکاری از این بحران گذر کنند.
خواستیم ارتباط خود را با مخاطب حفظ کنیم
قیمت کاغذ و مواد مورد نیاز برای انتشار کتاب افزایش یافته و از طرفی، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده است. آیا شما اقدام نوآورانهای برای معرفی کتابهای نشر افراز و بالا بردن فروش انجام دادهاید؟
صنعت نشر در کشور ما قدمت طولانی ندارد و در معرض بحرانهای مختلف قرار گرفته است. اخیرا محدودیت فعالیت در سالهای همهگیری بیماری کرونا نیز مزید بر علت شده است. توقف ارائه کاغذ دولتی، کم بودن کاغذ در بازار و در نتیجه چند برابر شدن قیمت کاغذ، همه بر ادامه فعالیت ناشرها تاثیر گذاشته است. میتوان گفت از اسفند 99 کاغذ به شکلی که ناشر بتواند به راحتی برای کارش برنامهریزی کند، وجود نداشته.
در دورههایی که کتابفروشیها به دلیل همهگیری کرونا تعطیل بودند، برخی کتابفروشها فروش تلفنی و مجازی را آغاز کردند و تولید محتوای خود را برای تبلیغ در شبکههای اجتماعی بالا بردند تا ارتباط با مخاطب را از دست ندهند اما با این وجود، در شرایط حاضر، نشر در مرحله ورشکستگی است و ناشران با اینکه کتابهای خوبی دارند، امکان تجدید چاپ آنها را پیدا نمیکنند. در این وضعیت ما هم خواستیم با روشهای جدید مانند تولید محتوا، ویدئو، تبلیغ و معرفی کتاب در شبکههای مجازی، ارتباط خود را با مخاطب حفظ کنیم و بازار را از دست ندهیم. از طرفی تلاش کردیم کم و بیش چاپ اولیها را منتشر کنیم، زیرا باید تعهدات خود را بهجا بیاوریم. از سوی دیگر، سعی کردیم تجدید چاپ داشتهباشیم. البته عناوین و شمارگان نسبت به سالهای قبل پایین آمدهاست اما نخواستیم کار راکد بماند و خواستیم که چرخه تولید و توزیع فعال داشتهباشیم.
تبلیغ و تولید محتوا تا چه اندازه روی کار شما تاثیر داشته است؟ آیا تغییرات به اندازهای بوده که بر مشکلات اقتصادی چیره شوید؟
تبلیغات همیشه در همه حوزهها تاثیرگذار است. صنف ناشران بیشتر از اهالی ادبیات و قلم و با شبکههای اجتماعی در ارتباط هستند؛ در نتیجه وقتی در این حوزه تبلیغات شود، بیتاثیر نخواهدبود. البته نه اینکه بگویم فروش بهتر از قبل یا برابر با قبل شدهباشد، اما اینطور هم نیست که کار متوقف شدهباشد. سعی کردیم تولید داشتهباشیم و چرخه جریان داشتهباشد.
باید بسترهای جدیدی در صنعت نشر فراهم شود
تامین هزینه تبلیغ برای کتاب برای ناشر ممکن است؟ یا این هزینه به اندازهای بالا است که به سود ناشر نیست؟
این روزها تولید محتوا هزینهبر است و شیوه تبلیغ تفاوت کردهاست. پیش از این وقتی کتابی منتشر میشد، خبرهایی در روزنامه و رسانهها درباره آن منتشر میشد و در همین حد کافی بود. اما این روزها پلتفرمهایی برای تولید محتوا وجود دارد؛ در نتیجه ناشر نیاز به نیروی جدید دارد. همه این موارد برای ناشر هزینهبر است و ناشر خیلی سخت میتواند تولید محتوای تبلیغی داشتهباشد. برای ناشری که عناوین محدود و تولید کم در سال و ماه دارد، شاید خیلی بهصرفه نباشد که نیروهایی برای تولید محتوا داشتهباشد و همچنین افرادی که شبکههای اجتماعیاش را راهاندازی کنند. برای ناشرانی که تازه کار خود را شروع کردند و تعداد عناوین کمی دارند، بهصرفه نیست پنج عنوان کتاب خود را تبلیغ کنند، زیرا توزیع کتاب هم برای این ناشران سخت است.
حتی برای ناشران بزرگتر هم تولید محتوا برای تبلیغ کتاب، هزینه زیادی دارد. بنابراین نمیتوان گفت که با سود نشر بتوان هزینههای تبلیغ را جایگزین کرد. ناشرانی که در این روزها بتوانند تولید داشتهباشند و چرخه بچرخد خیلی محدود هستند، شاید ناشران دانشگاهی و کمک درسی و تعداد خیلی محدود از ناشرانی که در حوزه ادبیات فعالیت میکنند، بتوانند چنین اقداماتی انجام دهند. در نتیجه باید بسترهای جدید فراهم شود تا امکان برابر برای همه ناشران وجود داشتهباشند تا بتوانند کتابهای خود را معرفی کنند.
دولت باید این بستر را فراهم کند؟
سازمانهایی که درحوزه فرهنگ، هنر و نشر فعال هستند، میتوانند بسترها و پلتفرمهایی مهیا کنند تا همه ناشران برای معرفی آثار خود فرصتهای برابر داشتهباشد و از طرفی، مخاطبها هم بتوانند به توضیح و معرفی درباره همه عنوانهای کتاب، دسترسی داشتهباشند. این پلتفرم میتواند سایت یا فضایی برای معرفی تصویری باشد. در هر صورت ناشر باید بتواند تبلیغاتش را در این حوزه انجام بدهد.
به مرحلهای نرسیدیم که مولف هزینه چاپ کتاب را پرداخت کند
آیا در نتیجه تغییر شرایط بازار، در روند قرارداد ناشر با چاپخانه، مترجم و مولف تغییری به وجود آمدهاست؟
تغییر خاص و چندانی به وجود نیامدهاست. وقتی شرایط اینچنین است، باید هزینه چاپخانه به صورت نقدی پرداخت شود، کاغذ قیمت بهروز دارد و با بالا و پایین رفتن قیمت ارز، قیمت کاغذ تغییر میکند. در هر صورت اینها مسائلی است که ناشر نمیتواند تغییری در آن ایجاد کند.
همچنین هنوز به مرحلهای نرسیدیم که مولف هزینه چاپ کتاب را پرداخت کند و با سرمایه نشر این اقدام انجام میشود. همچنین برای نو قلمها، کتاب با سرمایه نشر چاپ میشود. شاید امکان پذیرش اثر برای آثار تالیفی، رمان، شعر و نمایشنامه کمتر شدهباشد، اما سعی میکنیم کارهایی را که باید چاپ شود، با هزینه ناشر چاپ کنیم و از اهالی قلم تا جایی که ممکن است، حمایت کنیم.
نباید حقالزحمه نویسنده و مترجم کم شود
گفته شده برخی از ناشران حق خرید کتاب را میپردازند اما درصد مولف و مترجم از فروش پشت جلد را کاهش دادند تا در تجدید چاپهای کتاب، بخش مربوط به مولف و مترجم بالا نرود. شما از این اقدامها خبر دارید؟
ممکن است افرادی که کتابساز و ناشرنما هستند –نمیتوان به آنها ناشر گفت- این اقدامات را انجام میدهند. اصلا اینطور نیست که درصد مولف کم شود. درصد مولف و مترجم بین 10 تا 14 درصد است. اگر قیمت کتاب بیشتر شود، قرار نیست که درصد مولف کم شود؛ زیرا اگر قیمت کتاب بالا رفته هزینههای مولف هم بالا رفته، اگر قیمت کتاب بیشتر شود، سهم نویسنده هم باید همانقدر بیشتر شود. نباید حقالزحمه نویسنده و مترجم کم شود.
شاید برخی ناشران در آثار تالیفی 10 درصد از چاپ نخست را در قالب اهدای کتاب انجام بدهند، اما در چاپهای بعد پرداخت نقدی است، این در صورتی است که مولف و مترجم این رضایت را داشتهباشد که حق کتابش را در چاپ اول به این صورت دریافت کند.
لینک مصاحبه در پایگاه اینترنتی خبرگزاری ایبنا: https://bre.is/6LJzHnTB