نمایشنامهنویسان هم آثار یکدیگر را نمیخوانند/دور زدن ناشر به سبک تئاتریها
بررسی نشر نمایشنامههای ایرانی در گفتوگوی ایرناپلاس با اعظم کیانافراز/ گروهها باید بدانند که اگر میخواهند اثری را کار کنند در هر شرایطی حقالتألیف، حق نشر و حق ترجمه را باید پرداخت کنند
تهران-ایرناپلاس- این روزها، ناشرانِ نمایشنامهها، بیشتر از هر فعال حوزه نشر با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند؛ مسائلی مانند میزان اندک فروش و رعایت نشدن حق و حقوق ناشر از طرف گروههای تئاتری.
روزهایی را سپری میکنیم که کتاب و کتابخوانی روز به روز بیشتر از زندگی مردم حذف میشود. سرانه مطالعه در کشور بهشدت پایین است و دیگر مأنوس بودن با کتاب برای کمتر کسی ارزش به حساب میآید. البته همه این اتفاقات در حالی رخ داده که در سالهای اخیر، گرانی کاغذ و به دنبال آن، گرانی کتاب و نیز کاهش اعتماد مردم نسبت به آثار منتشر شده، به کم کتابخوانی دامن زده است. با شرح این وضعیت، مسلماً حال و روز نمایشنامههایی که منتشر میشوند به دلیل مخاطب خاص داشتن، کاملاً مشخص است. البته گروههای تئاتری میتوانند در رونق این آثار مؤثر باشند، اما همکاری بین ناشر، نویسنده و گروه تئاتری باید چگونه شکل بگیرد تا اتفاق مثبتی رخ دهد؟ آیا در این همکاریها حق و حقوق طرفین رعایت میشود؟
اعظم کیانافراز، مدیر مسئول انتشارات افراز که نمایشنامه چاپ میکند، در گفتوگو با ایرناپلاس به این سؤالات پاسخ داده است.
رونق تئاتر و حقی که رعایت نمیشود
در حوزه نشر چه تفاوتی میان چاپ نمایشنامهها با دیگر آثار چون رمان یا داستان کوتاه وجود دارد؟
پروسه چاپ نمایشنامه خیلی متفاوتتر از کتابهای دیگر نیست، چه پیش تولید، تولید و مراحل چاپ و چه توزیع. هر چند که صفحهآرایی نمایشنامه تا حدودی سختتر از کارهای دیگر است. چون در صفحهآرایی نمایشنامه، دیالوگ در صحنه و شرح صحنه داریم که هر کدام باید فونت مخصوص خود را داشته باشد و خواهناخواه مشکلتر از کتابهای رمانی است که کل صفحهاش متن است. اگر بخواهیم از مرحله اول نمایشنامه آغاز کنیم، کلاً صفحهآراییاش سختتر از کتابهای دیگر است. از طرف دیگر، تولید آثار نمایشنامه تألیفی خیلی محدود است و آثاری که خیلی شاخص و ویژه باشند، چاپ میشوند. نمایشنامهنویسهایی که در کشور در این دو دهه اخیر شناخته شدهاند، محدودند. مگر از نمایشنامهنویسهای مطرح چقدر میتوانیم نمایشنامه دربیاوریم. به هر صورت، باید نویسنده جدید معرفی کنیم که البته این کار مصائب و مشکلات خود را دارد و خیلی زمان میبرد تا نویسندهای در کشور جا بیفتد و شناخته شود. اما در مرحله توزیع، چون مخاطب آثار نمایشی محدودتر از ژانرهای ادبی مثل رمان است، خیلی نمیتوان از لحاظ اقتصادی بازخورد مالی داشت. یعنی به نسبت وقت، انرژی و هزینهای که برای تولید یک اثر نمایشی صرف میشود و به لحاظ فروش کتابی که در نهایت تولید میشود، بازگشت مالی ندارد. تا چند سال پیش، تئاتر خیلی رونق نداشت و تعداد کمی از نمایشنامههایی که ما تولید میکردیم، برای اجرا روی صحنه میرفت، اما در این چند سال اخیر خوشبختانه تئاتر و چاپ نمایشنامه رونقی به خود گرفته است.
جای خالی استانداردی که در همه جای دنیا وجود دارد
«یکی از مشکلات آثار نمایشی این است که وقتی ناشری نمایشنامهای را چاپ میکند در کنار اینکه بهعنوان یک ژانر توقع دارد که آن اثر خوانده شود و مورد استقبال مخاطب عام قرار بگیرد، گروههای تئاتری هستند که آثار را اجرا میکنند و حقوق ناشر را رعایت نمیکنند. در حال حاضر در کشور، سالنها اگر خیلی لطف کنند از ناشر میخواهند نامهای بهعنوان رضایت برای اجرای نمایشنامه بدهد. این در حالی است که در همه جای دنیا همانطور که تهیهکننده به بازیگر، کارگردان یا طراح لباس دستمزد میدهد، به نمایشنامهنویس، تولیدکننده اثر و ناشر بیشتر بها داده میشود و به آنها هم دستمزد میدهند. چون میگویند او بوده که آن اثر را تولید کرده و به دست ما رسانده است، اما این فرهنگ هنوز در کشور ما جا نیفتاده است. خیلی از گروههایی که با ما تماس میگیرند و میخواهند با مجوز اجرا کنند، توقع دارند که ما نامه توافق را بدون رعایت این موضوع بدهیم. البته در تمام این سالها ما این کار را انجام دادیم و به گروههای مختلفی که مجوز خواستند، بدون شرط مجوز دادیم. به هر صورت برای گروههایی که سالن میگیرند و بلیت میفروشند، حقوق مادی و معنوی نویسنده و ناشری که اثر را تولید کرده، باید لحاظ شود. حقوق مادی یعنی همان درصدی از فروش بلیت که یک مبلغی به نویسنده و ناشر باید تعلق بگیرد. اگر نویسنده و ناشر این کتاب را نمینوشتند و چاپ نمیکردند، آن گروه تئاتر هم نمیتوانست نمایش را روی صحنه ببرد. البته حقوق معنوی در خیلی از پوسترها درج نمیشود.
در هر صورت، اینها جزو معضلاتی است که ما اخیراً در عرصه نمایش و چاپ آثار نمایشی با آنها مواجهیم و میبینیم خیلی از آثار انتشارات ما را فقط با یک جابهجایی و به اسم کار اقتباسی روی صحنه اجرا میکنند، بدون اینکه از ما مجوز گرفته باشند. مشخص است که اینها متن اصلی را با اسم یک مترجم دیگری روی صحنه بردهاند در صورتی که ما نمایشنامه را چاپ کردهایم.»
خود نویسندگان هم آثار همصنفانشان را نمیخرند
از آثار ترجمه بیشتر استقبال میشود یا نمایشنامههای تألیفی؟
از کارهای ترجمه خیلی استقبال میشود و مخاطبان زیادی دارد. در کارهای تألیفی سختیهای بسیاری را تحمل میکنیم. متأسفانه مخاطب به خواندن آثار نویسندههای ایرانی و تألیفی خیلی میل و رغبتی ندارد. در همه ژانرها به این شکل است. یعنی نه فقط در نمایشنامه بلکه در شعر، رمان و داستان کوتاه هم همینطور است و کارهای ترجمه طرفداران بیشتری دارد. حتی خود نویسندههای همصنف، کتاب نمایشنامه و شعر یکدیگر را نمیخوانند. مخاطب عام هم جای خود دارد. این معضل است و باید آسیبشناسی شود. همین الان در سطح کشور آثار خوبی تولید میشود که ما باید کمک کنیم که دیده و خوانده شوند.
نشر نمایشنامههای ایرانی از نگاه یک ناشر و نمایشنامهنویس-بخش دوم
دور زدن ناشر نمایشنامه به سبک تئاتریها
تهران-ایرناپلاس- گروهها باید بدانند که اگر میخواهند اثری را کار کنند در هر شرایطی حقالتألیف، حق نشر و حق ترجمه را باید پرداخت کنند. چون به لحاظ حقوقی و اخلاقی به کسانی که اینها را نوشته و ترجمه کردهاند، مدیونند و نباید پرداخت حقوق این افراد را مسئله عجیبی بدانند.
بخش اول بررسی نشر نمایشنامههای ایرانی و معضلات و مشکلاتی که ناشران با آن دست و پنجه نرم میکنند، هفته قبل منتشر شد. بخش دوم و ادامه صحبتهای اعظم کیانافراز، مدیر مسئول نشر افراز را بخوانید.
اینکه یک یا دو میلیون تومان پرداخت کنند، عجیب نیست
آیا برای حل مشکلاتی که بر سر راه نویسندگان، مترجمان و یا ناشران حوزه نمایشنامهنویسی وجود دارد، راهکاری پیشنهاد میکنید؟
باید در مورد حقالتالیف، ترجمه و نشر آثاری که چاپ شده و روی صحنه میرود، سختگیریهای بیشتری صورت بگیرد. تا چند سال پیش نمایشنامهها خیلی مخاطب نداشتند. الان که مخاطبشان بیشتر شده و گروههای بیشتری میخواهند متنها را بخوانند و اجرا کنند، بیاخلاقیهایی در این عرصه صورت میگیرد. گروهها باید بدانند که اگر میخواهند اثری را کار کنند در هر شرایطی حقالتالیف، حق نشر و حق ترجمه را باید پرداخت کنند. چون به لحاظ حقوقی و اخلاقی به کسانی که اینها را نوشته و ترجمه کردهاند، مدیون هستند و باید پرداخت حقوق این افراد را مسئله عجیبی ندانند. اینکه گروهی زنگ بزند و برای بیست شب مجوز اجرا بخواهد یک یا دو میلیون تومان به ناشر یا نویسنده پرداخت کند، موضوع عجیبی نیست. در همه جای دنیا این روند وجود دارد که هر شب مبلغی بابت هر اجرا به پدیدآورنده اثر تعلق میگیرد. اینها مسائلی است که جامعه فرهنگی و هنری کشور باید لحاظ کند، تا انگیزه نوشتن نمایشنامهنویسها و ناشران برای تولید آثار نمایشی بیشتر شود. ما تا ابتدای امسال مجوزهایمان را رایگان میدادیم. یعنی هر کسی که مجوزی میخواست ما نامه را میدادیم و مبلغی دریافت نمیکردیم. اما همکاران نمایشنامهنویس در خانه تئاتر و خود مترجمان آثار از ما خواستند حقوقشان کاملاً لحاظ شود و مبلغی دریافت کنند. یک زمانی تئاتر رونق نداشت و من شخصاً به عنوان یک ناشر نگاهم حمایتی بود. در این بیست سالی که در حوزه نشر فعالیت داشتهام بیش از پانصد مجوز را بدون دریافت هیچ مبلغی صادر کردهام. ولی از امسال هر گروهی که مجوز میخواهد ابتدا میخواهیم که مشخصات سالن، اجرا و گروه را بفرستند تا ما مبلغ را دربیاوریم و به آنها ابلاغ کنیم. این مباحث، قانونی هستند. مثلاً برای مترجمان نمایشنامه یک مبلغ، نمایشنامههای تالیفی با نویسندههای درجه یک، درجه دو و یا مثلاً نسل اول، نسل دوم یک قیمت استاندارد و متعارفی در نظر بگیرند که بر مبنای آن کار کنیم.
وقتی به راحتی قضیه را دور میزنند
فکر میکنید با اعلام کردن قوانین جدید، گروههای تئاتری چه واکنشی نشان بدهند؟
همین الان هم وقتی مبلغ را اعلام میکنیم همچنان میخواهند تخفیف بگیرند و نداشتن تهیهکننده و … را بهانه میکنند، چون همیشه این آثار رایگان در اختیارشان بوده است. برخی از این گروهها کار غیراخلاقی میکردند و اثر ترجمه را جابهجا و به عنوان کار ترجمه خودشان ارائه میکردند و یک اسم اقتباس هم به آن اضافه میکردند. گاهی اوقات وقتی به گروهها این مسئله را اعلام میکنیم، یا کار دیگری انجام میدهند یا ترفندی میزنند و قضیه را دور میزنند. به هر صورت در یک سال گذشته مبنا را گذاشتهایم که این کار را انجام دهیم. البته کسانی که آمدند و مبلغی پرداخت کردند تا مجوز اجرا بگیرند، به اندازه انگشتان دست هم نرسید. من تا به امروز درباره این موضوع صحبتی نکردهام، اما چون الان میبینیم مشکل در حال پررنگ شدن است و نمایشنامههایی که ما درآوردیم را با جابهجایی اسم اثر که بعضاً چهرههای شناخته شدهای هم هستند به عنوان ترجمه جدید روی صحنه میبرند، لازم دیدم مسئله بیشتر مورد توجه و بحث قرار گیرد. یک نویسندهای با من تماس گرفت و گفت چرا فلان اجرا را برای جشنواره مجوز دادهاید؟ من هم گفتم که ما همیشه اجازه میدهیم که آثار، رایگان به جشنواره بروند. اما نویسنده با تحقیقاتی که انجام داده بود، گفت؛ جشنواره به اثری که برگزیده شود، کمک هزینه میدهد که شامل حقالتالیف هم هست، شما باید حقوق ما را در جشنوارهها لحاظ کنید. بعد از این اتفاق، این مسئله را در نظر گرفتیم که اگر اثر در جشنواره منتخب شد باید حقوق مولف اثر را پرداخت کنند.
چه اشکالی دارد اسم ناشر را بزنند
«مسائلی از این دست زیاد بوده است. البته شخصاً خیلی پیگیری و یا شکایت نمیکنم. اما در تمام این سالها کسانی بودهاند که بدون اینکه از ما نامهای بگیرند، آثار ما را به شکل و نوع دیگری اجرا کردهاند. مثلاً وقتی پوستر چاپ میشود، فقط اسم اثر، کارگردان و بازیگر در آن درج میشود. در حالی که این اثر یک نویسنده دارد، اسم نویسنده خارجی را میزنند اما اسم مترجم ایرانی را نمیزنند. حتی اسم انتشارات را هم بزنند، اشکالی ندارد. همه اینها انگیزه میدهد و ناشر را تشویق میکند. در حوزه کارهای تالیفی این اتفاق خیلی کمتر میافتد. در یکی دوسال اخیر سختگیری شده است. قبلاً به این صورت نبود که حتماً اول نامه بخواهند.»
سیستم سلیقهای ممیزی همچنان وجود دارد
ممیزیهای حوزه نشر را در حوزه نمایشنامه چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این مسئله نسبت به گذشته تفاوتهایی کرده است؟
همیشه در کشور ما ممیزیها سلیقهای بوده است. ولی در مقطعهای مختلف کم و زیاد میشود. خوشبختانه در یک سال اخیر مجوزها خیلی سریعتر از قبل صادر میشوند و کمتر برخوردهای شخصی صورت میگیرد. اما آن سیستم سلیقهای هنوز وجود دارد. مسائلی که در سینما، سریالهای تلویریونی و یا شبکه نمایش خانگی، بارها و بارها میبینیم، در کتاب نمیتوان به آن اشاره کرد. یعنی اگر لحاظ شود، کتاب غیرمجاز میشود. در صورتی که تیراژ کتاب حداکثر ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نسخه است. اما فیلمی که تولید میشود بازخوردش بیشتر از این حرفهاست. باید در کتاب سختگیریهای کمتری شود تا مخاطب اعتمادش نسبت به تولیدات داخلی تالیفی بیشتر شود.
گفتوگو از هنگامه ملکی / مورخهی ۹۸/۴/۲۵
لینک بخش اول مصاحبه: https://bit.ly/2Kwi1mO
لینک بخش دوم مصاحبه: https://bit.ly/31pvqnJ