جاده‌ی جنون

Alternate Text
نام کتاب: جاده‌ی جنون
نوبت چاپ: اول - ۱۴۰۱
نام نویسنده: غاده السمان
نام مترجم: فائزه جمالی
شابک: 9786003266605
تیراژ: 300
تعداد صفحات: 129
دسته: رمان
نام انتشارات: انتشارات افراز
قیمت: 90000
توضیحات

 

رمان «جاده‌ی جنون» با نام اصلی «بیروت 75» یکی از نغزترین رمان‌های غاده السمان است که در عین کوتاهی، سادگی و آسانی لفظ و معنا، با تکیه بر رئالیسم، ابرشهر بیروت و تمام ابرشهرهایی که هستی و وجود انسانی را به چالش می‌کشند را برهنه می‌کند و به فلک می‌کشد تا به بسیاری از مسائل اجتماعی، فردی و معنوی بپردازد.
جاده‌ی جنون حکایت پرپیچ و خم جاده زندگی‌ست.  در این رمان دختری به نام یاسمین و پسری به نام فرحات از دمشق به سوی بیروت، شهر آرزوها، همسفر می‌شوند تا گمشده خود یعنی شهرت، افتخار و آزادی را پیدا کنند. به بیروت که می‌رسند  از یکدیگر خداحافظی می‌کنند و دیگر همدیگر را نمی‌بینند اما  بعد از فراز و نشیب بسیار، در نهایت سرنوشت مشابهی پیدا می‌کنند. هر دو تن می‌سپارند و جان می‌دهند.  
غاده السمان با ترسیم یک ابرشهر که نامش را بیروت گذاشته -و البته می‌توانیم آن در چهره تهران یا هر ابرشهر دیگری بیابیم- به دنبال آسیب شناسی روابط فردی و اجتماعی است.  هنگامی که از سرهای با داس بریده دختران حرفی به میان بیاید دیگر فرقی نمی‌کند حرف از لبنان باشد یا ایران یا هر کشور دیگری که با کنترل اجتماعی نامتوازن نوگلانش را به قتلگاه و لب‌های خون‌ریز گیوتین هدایت می‌کند. لب‌های گیوتینی که گاه گردن نازک دختران را می‌بوسد و گاه روح و شخصیت اجتماعی‌ آن‌ها را. 
جاده‌ی جنون رمانی با پنج قهرمان بلکه رمانی با  پنج داستان تو در تو است که همگی ابرشهرها و راه پر پیچ و خم تحقق آرزوها را به تصویر می‌کشند. جاده‌ی جنون، مسیر حرکت پنج شخصیت اصلی یک رمان است که هر کدام در مداری مستقل دور خود چرخیده‌اند تا گمشده خویش را بیابند اما عاقبت دریافتند که آن گمشده، خود آن‌ها هستند.  
همچنین در این رمان نویسنده به اختلاف طبقاتی و فقر، و نیز فساد اداری و سیاسی می‌پردازد و حتی از این گیرودار پا فراتر می‌نهد و با خلق یک شخصیت ویژه، اشاراتی به علوم غریبه، رمالی و جادوگری می‌کند تا زندگی جهان‌سومی را به نیکی ترسیم و تاثیر فراطبیعت  را بر بخش تاریک روابط انسانی و اجتماعی بررسی نماید.

 

 

زمانی که فهمیدم ماه سیاره‌ای از جنس جیوه و نقره  و عاج و عطر نیست و فقط کره‌ای خاموش، مانند زمین است آن‌هم با همان غبار و صخره و سنگریزه‌ها، از عشقم به او کم نشد. اصلا چرا باید عشقم کم شود؟ همان‌طور که عشقم به حمیده هم کم نخواهد شد؛ اگر روزی بدانم که به انگل روده مبتلاست و درون تن زیبای او که هر شب برایش شعر می‌نویسم، موجودات زشت و ترسناکی می‌لولند. رؤیا، الزاما نقض کننده‌ی حقیقت نیست بلکه روی دیگر همان سکه است.

نظرات کاربران در مورد کتاب جاده‌ی جنون

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید