خدعه و عشق *
اگر قرار باشد از میان نویسندگان کلاسیک آلمان به یکنفر دیگر جز گوته اشاره کرد، قطعاً آن یک نفر کسی جز فریدریش شیلر نخواهد بود. البته نباید از یاد برد که سه نمایشنامهی نخست شیلر از نمونههای شاخص دورهی رمانتیک طوفان و طغیان به حساب میآیند. از میان سه نمایشنامه، نخستین آنها «رهزنان» نام دارد که گرچه شیلر آن را تنها وقتی ۲۳ سال داشت، نوشت، اما یکی از مهمترین درامهای دورهی طوفان و طغیان محسوب میشود. «خدعه و عشق» سومین نمایشنامهای است که شیلر در طول عمر پربار خود به نگارش درمیآورد و ماحصل یکی از پرتبوتابترین دورههای زندگی او و تعقیب و گریزهای بیپایانش با شاهزادهی ووتمبرگ است. ممکن است در این نمایشنامه قدرت طوفانی و روح سرکش و طغیانگر «رهزنان» غایب باشد، اما در عوض، فساد دربار امرای وقت آلمان و جریانات سیاسی روز اروپا در آن به روشنی بازتاب یافته است. «خدعه و عشق» با ترجمهی سارا رحمانی و از سوی انتشارات افراز روانهی بازار کتاب شده است. در این میان، بد نیست به این نکته هم اشاره کرد که این نخستین بار نیست که «خدعه و عشق» به فارسی ترجمه میشود. اساساً نخستین کتابی که از ادبیات آلمانی به فارسی برگردانده شده، همین «خدعه و عشق» بوده است. مترجم اثر یوسف اعتصامالملک – پدر پروین اعتصامی- بوده که آن را از متن اصلی آلمانی، که از ترجمهی فرانسوی به فارسی برگردانده است. البته زمانی که رحمانی دست به ترجمهی این اثر زده، بهکلی از وجود چنان ترجمهای بیخبر بوده است. بعدها هم هرچه میگردد، نسخهای از این ترجمه پیدا نمیکند. این موضوع و نیز اینکه رحمانی متن را از زبان اصلی ترجمه میکند، او را به ادامهی کارش ترغیب میکند و حاصل کار همین کتابی میشود که در سال ۱۳۹۷ منتشر، و در سال ۱۴۰۰تجدیدچاپ شده است. با هم فرازی از نمایشنامهی «خدعه و عشق» را میخوانیم:
زن اگر فقط نامهی بسیار زیبایی را که سرور بزرگوار به دخترت نوشته است، میخواندی. خدای مهربان! اینجاست که میتوان به روشنی دریافت که او صرفا به دنبال روان زیبای دخترمان است.
میلر واقعا که وقاحت دارد. به در میگویند که دیوار بشنود. هر کس میخواهد به این موجود نازنین درودی بفرستد، تنها دل پاکش را میتواند پیامآور کند. چگونه چنین کاری کردم؟ آیا اوضاع تازه تا آنجایی روبهراه شده که احساسات و روحیات سرزنده شوند، هان! اندام بدن را در نظر بگیریم، این آدم بیسروپا برای دخترک ادای ارباب را درمیآورد و ماه سیمین سرانجام دلال محبت خواهد بود.
زن کافیست نگاهی به کتابهای گوناگونی که جناب سرگرد در این خانه فراهم کردهاند، بیاندازی. دخترت نیز همواره از میان این کتابها دعا میخواند.
میلر [سوت میکشد] اهه! نیایش میکند! تو لب مطلب را گرفتهای. این معجون خام طبیعت، هنوز برای معدهی نازک نارنجی و ظریف اعلیحضرت خیلی سخت است. او باید دخترک را تازه در مطبخ جهنمی قصهپردازان به شیوهی ساختگی بجوشاند. برو به جهنم با این چرندیاتت. آنوقت دخترک لودگیهای ماورایی - و خدا میداند دیگر چه؟ - را از من میکشد، و مانند زالویی به جانم میافتد و همین یک مقدار اعتقاد مسیحیای را که دارم و پدرم آن را به هزار بدبختی و هرطور که شده کنار هم ردیف کرده، از هم میدرد. میگویم برو به درک. دخترک دائما افکار شیطانی در سر میپروراند؛ گذشته از همهی این خالهزنکیها، سرانجام خانهاش را دیگر سرزمین رویاییاش نمییابد، فراموشش میکند، شرمش میآید که پدرش میلر، ویلنزن است، و در نهایت دامادی شریف و آبرومند را به من ترجیح میدهد، مردی که خود را چنین صمیمانه در میان معاشرین من جای داده. نه! خدا مرا لعنت کند [از جا برمیخیزد، تند و پرحرارت] همین الان باید قضیه فیصله پیدا کند، و به سرگرد، بله، بله، به سرگرد نشان خواهم داد که در از کدام طرف است. [میخواهد برود]
نظرات کاربران در مورد کتاب خدعه و عشق *
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
250000 تومان
220000 تومان
550000 تومان
720000 تومان
180000 تومان
650000 تومان
120000 تومان
350000 تومان
450000 تومان
250000 تومان
220000 تومان
680000 تومان
90000 تومان
250000 تومان
900000 تومان