برهوت عشق *
«خب، منتظر چی هستی؟» بهیکباره توی چشمانش و روی لبهای بزرگ و کبودرنگش دیگر اثری از خوشنودی نبود. با صدایی آهسته اضافه کرد: «طبیعتاً اخمِ تو باعث میشود اینجا بیشتر بهم خوش بگذرد...» بیشک زن به او گفت: «مواظب باش، صدامان را میشنوند!»، چون او تقریباً داد زد: «شاید من بتوانم جلوی خودم را بگیرم! با اینهمه، آنها صدامان را میشنوند!»
زن با اینکه نزدیک رمون نشسته بود، اما خیالش راحت بود: مرد جوان باید خم میشد تا او را ببیند و این به او بستگی داشت که از نگاه رمون فرار کند یا نه. کورژ این آرامشخاطر را دریافت و یکدفعه با هراسی شدید حس کرد فرصتی که از هفده سال پیش در آرزویش بود، میتوانست بهراحتی از دست برود. گمان میکرد آرزوی تحقیرکردن زنی که او را تحقیر کرده بود، بعد از گذشت هفده سال، هنوز دستنخورده باقی مانده است، آرزوی اینکه به این زن نشان دهد چهجور مردی است: از آنها که نمیپذیرند یک زن فریبشان دهد. طی سالها، دل خوش کرده بود به تصور شرایطی که آن دو را رو در روی هم قرار میداد و تصور اینکه در آن لحظه چه ترفندی به کار خواهد بست تا این زن را به گریه بیندازد، زنی که او قبلاً در برابرش به چنان حالت رقتانگیزی افتاده بود... مطمئناً اگر امشب به جای این زن، همهی کسانی بودند که زمانِ هفدهسالگی در زندگی او نقش داشتند، بیشک با دیدن آنها، این کودکی که دیگر کودک نبود، هیچ اثری از این علاقه و نفرتی را که حالا حس کرده بود، در خود نمییافت؛ مثلاً آن همکلاسی که آنموقع او را به دیگران ترجیح میداد و یا آن سربازی که ازش میترسید. اما مقابل این زن، خودش را مثل آن پنجشنبهی ژوئن هزارونهصدو... حس میکرد؛ موقع غروب، روی آن جادهی پُرغبارِ حومه که بوی سوسن میداد، جلوی دری که زنگش دیگر هیچوقت برای او به صدا در نخواهد آمد. ماریا! ماریا کروس! ماریا از او که نوجوانی عصبانی و شرمآور بود، مردِ تازهای ساخته بود که هرگز نباید میشد. اما او، این ماریا کروس، چقدر کم عوض شده بود! همان چشمان پرسشگر و آن پیشانی سرشار از نور.
نظرات کاربران در مورد کتاب برهوت عشق *
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
250000 تومان
220000 تومان
550000 تومان
720000 تومان
180000 تومان
650000 تومان
120000 تومان
350000 تومان
450000 تومان
250000 تومان
220000 تومان
680000 تومان
90000 تومان
250000 تومان
900000 تومان