من که آهو نیستم / مجموعه آثار نمایشی «محمود طیاری» / جلد سوم
طرح صحنه:
مزرعه
کنارههای نیلی کوه
و گنجشکها
سه زن در حالِ کار در مزرعه.
آنها در یک ردیف، کاملاً خم شده، با دستهایی پر از علف یا نشاء، وجین میکنند.
آفتاب تندی است و حرفی بینشان نیست.
نساء از مردت چه خبر؟
مارجان شنیده بودم یکی بیمارستان شلوغه، یکی قبرستان. نمیدونستم زندان بدتر از این دو جاست.
خانم گل دیدیاش بالاخره؟ اجازه ملاقات بهت دادن؟
مارجان یک قیامتی بود که نپرس. مور و ملخ آدم. پشیمانی سگ آوردم تا برگشتم. بچه هم اسهالی...
در افق روبهرو، تصاویر ثابت یا متحرک زیر ارائه میشود:
1- نمای خارجی محوطه بیرون و سردرِ زندان رشت.
2- مارجان با بقچه و بچهای در بغل در صف ملاقات
3- آگل از پشت میلهها درحالیکه دستهایش را برای گرفتن بچهاش دراز کرده.
4- نیمرخ مارجان در لبخند مُرده و اشک
خانم گل بیچاره مارجان، چه سرنوشتی داره. هلاک شد با یک بچه، توی یک شهرِ بی در و دروازه.
مارجان چاره داشتم، خودم رو میانداختم زیر ماشین، از شّرِ این زندگی نکبت راحت میشدم.
نساء [با نگاهی به دور، به گوشهی راست انتهای صحنه] ببین کی داره میآد.
مارجان گلخانم! اونجا رو...
آنها حین کار سرشان را بالا میگیرند.
چه کیفی، چه عینکی...
خانم گل کلاهش...
نساء با پول ما دهاتیها چه سر و وضعی بهم میزنن!
خانم گل هر چه باشه، اون یه دکتره.
نساء دکتر نیس که بابا، شمام دلتون خوشه! این یارو خونگیرهست، مأمور مالاریا...
مارجان این مالاریا هم عجب دکانی شده برای بعضیها. چند تا قرص به آدم میدن، یه شیشه خون از آدم میگیرن. بیچاره خانمی رو اینقدر خون ازش گرفتن، نا نداره راه بره!
نساء اون که رماتیسم داره، پا درد امانش رو بریده!
خانم گل هیس... داره میآدش. نساء، نساء! مُردهشوربرده...
نساء یه چیزی میخوام ازش بپرسم.
خانم گل ای وای، خوبیت نداره. به نظر آشناست.
نساء باشه خب، میخوام یه کم سربهسرش بذارم.
مارجان تنت میخاره؟ خیلی وقته مردت کتکت نزده؟
نساء آرزوشو دارم، کو مرد و سرپناه؟
نظرات کاربران در مورد کتاب من که آهو نیستم / مجموعه آثار نمایشی «محمود طیاری» / جلد سوم
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
200000 تومان
200000 تومان
170000 تومان
180000 تومان
120000 تومان
120000 تومان
250000 تومان
120000 تومان
110000 تومان
200000 تومان
180000 تومان
250000 تومان
200000 تومان
200000 تومان
520000 تومان