شبی که گوزنها درآتش سوختند
مروری بر نمایشنامهی «شبی که گوزنها در آتش سوختند» نوشتهی محمدرضا آریانفر
سینما رکس را بهخاطر بسپار
فیلم «گوزنها» ساختهی مسعود کیمیایی یکی از آثار شاخص موج نوی سینمای ایران به حساب میآید. «گوزنها» حامل اشارات مستقیم و غیرمستقیمی در مبارزه با سلطنت پهلوی است و بسیاری بر این اعتقادند که کیمیایی در این فیلم بهگونهای تمثیلی به واقعهی سیاهکل و مبارزهی مسلحانه پرداخته است. البته این تنها معنای سیاسی «گوزنها» در تاریخ سینمای ایران نیست. در ۲۸مرداد ۱۳۵۷، در حالی که ۶۳۰نفر در سینما رکس آبادان به تماشای این فیلم نشسته بودند، ناگهان حریق ساختمان سینما را فراگرفت و تماشاچیان که با درهای بستهی سالن روبهرو شده بودند، در آتش سوختند. از این واقعه و واکنشهایی که بهدنبال داشت، بهعنوان یکی از عواملی یاد میشود که بشکهی باروت انقلاب علیه نظام سلطنتی در ایران را منفجر کرد. محمدرضا آریانفر در نمایشنامهی «شبی که گوزنها در آتش سوختند» کوشیده است نگاه دوبارهای به این واقعه داشته باشد و پروندهی آن را این بار از نگاه یک نمایشنامهنویس پیش روی ما گشوده است. آریانفر خود در زمان واقعه خبرنگار بوده و با بازماندگان آن مصاحبههایی داشته که بهنظر میرسد در نگارش این نمایشنامه بهرههای زیادی از آنها برده است. نویسنده در یادداشتی کوتاه که در پشت جلد کتاب آمده، مینویسد: «امان از گوزنها، سینمارکس و صدای لیک و سنج و دمّامی که بیگاه دست مرا میگیرند و به گورستان آبادان میبرند، گورستانی که پر است از بوی لیک، گویه و چهرههایی که زیر لایهای از اشک و گِل برق میزد. گورهای بینام، اجساد سوختهی بینام، گورهای انفرادی، گروهی و دستهجمعی و زنان مویهگری که جز زلف پریشان برای پنجههای باد ندارند.» آریانفر در بخش دیگری از این یادداشت کوتاه آورده است: «من با این تصاویر پیر شدم و هیچوقت فکر نمیکردم که چنین دنیای پس از شصتسالگیام را آشفته کنند که پناه ببرم به کلماتی که بوی خاکستر میدهند و همیشه میاندیشیدم هرگز سراغ من و خوابهای من نخواهند آمد.» با هم پارهای از نمایشنامهی «گوزنهایی که در آتش میسوختند» را که از سوی انتشارات افراز منتشر شده، میخوانیم:
عرفان شما؟
زن ناشناس شما تصور کنین یک دوست.
عرفان با عرض معذرت خانم، بنده دوستِ بینام ندارم، خودتون رو معرفی نکنین مجبور میشم قطع کنم.
زن ناشناس بهطور حتم سر مزار نامزدتون، شعلهخانم هم رفتین؟
عرفان شما دارین منوتعقیب میکنین... بیادب نیستم اما مجبورم قطع کنم.
زن ناشناس من اگر جای شما باشم، اول این قسمت رو میشنوم، بعد قطع میکنم.
عرفان چی میخواین خانم محترم؟
زن ناشناس دربارهی عماد دوست دوران دبیرستان و دانشگاهیتونه... برادر شعلهخانم. باز اصرار دارین که قطع بکنین؟
عرفان میشه بذارین مردهها با آرامش تو گورهاشون بخوابن؟
خرید از اپلیکیشن افراز با ۲۰درصد تخفیف
http://ebook.afrazbook.com
نظرات کاربران در مورد کتاب شبی که گوزنها درآتش سوختند
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
200000 تومان
200000 تومان
170000 تومان
180000 تومان
120000 تومان
120000 تومان
250000 تومان
120000 تومان
110000 تومان
200000 تومان
180000 تومان
250000 تومان
200000 تومان
200000 تومان
520000 تومان