شهر نوازندگان سفید
زمانی شیرکو بیکس، شاعر بلندآوازهی کرد، دربارهی رمان «شهر نوازندگان سفید» گفته بود: «خدا را سپاسگزارم که توانستم پیش از مرگم این رمان بزرگ را بخوانم.» شیرزاد حسن، دیگر نویسندهی سرشناس کرد هم بختیار علی را شایستهی دریافت جایزهی نوبل میداند و در عین حال، «شهر نوازندگان سفید» را نقطهی اوج کارهای او معرفی میکند. با این حساب عجیب نیست که آن را بزرگترین شاهکار تاریخ ادبیات کرد قلمداد کنند و دو کتاب مستقل و دهها مقاله در مجلات و نشریات ادبی دربارهی آن به چاپ برسد. شاید همین دو نقلقول و نوشتن همین کتابها و مقالهها بهخودی خود برای درک جایگاه این رمان که با ترجمهی رضا کریممجاور و از سوی انتشارات افراز منتشر شده، کافی باشد. گرچه ردپای رئالیسم جادویی را همچون دیگر آثار بختیار علی در این رمان نیز میتوان دید، اما چنانکه کریممجاور در دیباچهی کتاب توضیح داده، برخی ویژگیهای سبکی دیگر باعث شده تا «شهر نوازندگان سفید» از مابقی رمانهای نویسندهاش متفاوت به نظر برسد. از جملهی این ویژگیها میتوان به مسائلی چون نبود نظم زمانی، حضور نویسنده در داستان، دیدار و گفتوگوی شخصیتها با نویسنده، عدم قطعیت، بیثباتی و چندپارگی شخصیتها، چندصدایی و چندروایتیبودن، ساختار چندپاره و ترکیبی، شروع نامرسوم و مدور بودن اشاره کرد. «شهر نوازندگان سفید» همچنین دو راوی دارد: راوی نخست علی شرفیار است که در متن رمان بهعنوان نویسنده و شاعر معرفی میشود و در پایان بهاصرار چندتن از قهرمانهای همین رمان زیر بار نوشتن این کتاب میرود؛ راوی دوم شخصیتی به نام جلادتِ کفتر است که قهرمان اصلی رمان نیز هست و بهمدد موسیقی و با تجربههای اشراقی که از سر میگذراند، شخصیتهای فرعی رمان را به شهر نوازندگان سفید میرساند. همهی این ویژگیها را وقتی کنار یکدیگر میگذارید، میبینید با رمانی بیشوکم پستمدرن سروکار دارید، اما این بدان معنا نیست که مثل برخی دیگر از آثار پستمدرن صرفاً با بازیهای فرمی و روایی روبهرو باشید. در واقع، همانگونه که کریممجاور در پایان دیباچهی خود یادآور شده، تخیل جادویی مارکز، فلسفهگرایی کوندرا و اسطورهگرایی بورخس یکجا و در پهنهی گستردهتری در رمان بختیار علی با هم گردهم آمده است. بد نیست بدانید که بختیار علی اجازهی ترجمهی سه رمان خود، از جمله همین «شهر نوازندگان سفید» را به کریممجاور داده است. با هم پارهای از این رمان را میخوانیم: «اما این شهر گهگاه ناگهان کوچک میشد. گویی زمین با تنفس هوا کوچهها و خیابانهای شهر را نیز به کام خود میکشید. من که خودم گاهگاهی برای گردش از خانه بیرون میزدم، شهر را کوچکتر از پیش مییافتم. گویی نیرویی نهانی، کوچهها و کلبهها را در دل هم جای داده بود. در چنین وقتهایی بود که من به حقیقت گفتههای دکتر بابک دربارهی این آرمانشهرِ میان ماسهها ایمان میآوردم.»
نظرات کاربران در مورد کتاب شهر نوازندگان سفید
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
250000 تومان
220000 تومان
550000 تومان
720000 تومان
180000 تومان
650000 تومان
120000 تومان
350000 تومان
450000 تومان
250000 تومان
220000 تومان
680000 تومان
90000 تومان
250000 تومان
900000 تومان