دفتر مرثیه
دیدی
بریدی
نشستی کنارم خندیدی
راست گذاشتی- صاف گذاشتی رو لبه و کنارهگیری
دیدی
بریدی
خندیدی به پروانهای که بال میزند لای بالهاش شعله میکشد راست میایستد
دیدی مچ را که مردی ازش باقی مانده بود
یک مچ از مردی که زندگیاش هیچ هیجانی نداشت وقتی دست راستش توی چرخ گوشت جا مانده بود و خودش را هم میزد و بقیه دوستانت
دیدی دراز شدند لای سالاد رفتند توی کاهوها نردهها را گرفتی که نیافتی که مستقیم با مغز فرود کنی خودت را بکشی پایین
چون از زخمی باید به قتل رسید که تیغه توی گلو بچرخد نه اینکه یک بار فرو شود
چون از زخمی باید به قتل رسید که تیغه بچرخد بدون ضامن بدون دسته ویک مچ باقی بماند
یک پرنده
یک سنگ
یک سگ که قلادهی نقرهاش بدرخشد در آن دشت که مردها ایستادهاند در افق از آن بالا که سنگ میاندازند و کدئین
از آن بالا که اسبها ایستادند و هیچ برگی تکان نمیخورد
مردی که با چرخ گوشت غذای سگها میشد یک بار خواست تابلوی تعویض را بالا ببرند اما داور ندید یا نخواست یک تاول در بازی درون دروازه بایستد
بهترین حمله حمله بود که تو درش نقشی نداشته باشی- اما رفتی درون دروازه و تاول باید باز میشد تا بخندی
دیدی
بریدی
بخشی از شعرهای دفتر
نظرات کاربران در مورد کتاب دفتر مرثیه
امیر هاشمی :
سلام کتاب های خریداری شده در اپلیکیشن دانلود نمی گرددنظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
33000 تومان
57000 تومان
33000 تومان
33000 تومان
33000 تومان
65000 تومان
20000 تومان
20000 تومان
50000 تومان
20000 تومان
20000 تومان
33000 تومان
20000 تومان
50000 تومان
20000 تومان