شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن

Alternate Text
نام کتاب: شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: مسعود لک
نام مترجم:
شابک: 978-964-243-269-1
تیراژ: 1100
تعداد صفحات: 96
دسته: مجموعه داستان كوتاه
نام انتشارات: افراز
قیمت: 180000
توضیحات

مسعود لک:

 

تو نبودی و ندیدی که اسب افلیجت را زیر تیغ آفتاب نیمه‌ی مرداد چطور هشت مرد روی زمین کشیدند و بردند کنار رودخانه تا خروش آب و سنگ تمام کند حقارت اسبی را که روزی با تو به جای شیهه کشیدن می‌خندید. گفته بودند هیچ چیز مثل اسب زمین گیر دل آدم را نمی‌سوزاند صاحبش هم که گم شده باشد بدتر. می‌گفتند اسب‌هایشان از غم این فاجعه لال شده‌اند و سال به سال شیهه نمی‌کشند.

خودش هم قبول کرده بود رها شدن را در آب. گمان می‌کرد که جریان رود او را به تو می‌رساند و زودتر از همیشه تمام می‌شود کابوس افلیجی‌اش. تقلا نکرد تا در موج نمیرد. آرام به سوی تو آمد. کمی بعد دیدم که چطور صخره اول سرش را منهدم کرد و همان هشت مرد چه فغانی سر دادند کنار آن رود خونی و چه شیهه‌ای موج انداخت بر رود...

حالا برایم نامه بنویس و بگو در ساحل کدام دریا به سوارکاری روزهای اردیبهشتی فکر می‌کردی آن روز نیمه‌ی مرداد؟...

نظرات کاربران در مورد کتاب شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید