پیانو

Alternate Text
نام کتاب: پیانو
نوبت چاپ: 2
نام نویسنده: ژان اشنوز
نام مترجم: کیهان بهمنی
شابک: 978-964-243-086-4
تیراژ: 1100
تعداد صفحات: 192
دسته: رمان
نام انتشارات: افراز
قیمت: 120000
توضیحات

بعد از مرگ چه بر ما خواهد گذشت؟ احتمالاً این یکی از دیرپاترین پرسش‌هایی باشد که انسان از خود پرسیده است. هنر و ادبیات هم به سهم خود کوشیده‌اند به این پرسش جواب بدهند. سفر به جهان ارواح، از اردویراف‌نامه گرفته تا کمدی الهی، همیشه جذابیت خود را برای نویسندگان و هنرمندان حفظ کرده است. همة ما فیلم‌هایی را دیده‌ایم که پس از مرگ کاراکتر اصلی نیز ادامه دارند و این بار حضور شبح‌گون او را در جهان زندگان به تصویر می‌کشند. ژان اشنوز، نویسنده‌ی سرشناس فرانسوی که یک بار جایزه‌ی معتبر گنکور را به خانه برده است، در رمانِ «پیانو» بار دیگر کوشیده است از نقطه‌نظر خود به این پرسش دیرپا بپردازد و این بار همه‌ی سعی و تلاش خود را به کار گرفته تا پاسخی متناسب با زندگی مدرن به آن بدهد. «پیانو» که با ترجمه‌ی کیهان بهمنی و از سوی انتشارات افراز منتشر شده و به‌زودی چاپ دوم آن روانه‌ی بازار می‌شود، داستان پیانیستی را بازگو می‌کند که با ضربه‌ی چاقوی یک جیب‌بر می‌میرد، بعد که در بیمارستان چشم باز می‌کند، پرستارانی را دور و بر خود می‌بیند که زمانی انسان‌هایی مشهور بوده‌اند. همان‌جا درباره‌ی آینده او تصمیم می‌گیرند و در حالی که پارک جایی معادل بهشت است، او را به شهر می‌فرستند که چیزی کم از جهنم ندارد. همه‌چیز در نهایت سادگی اتفاق می‌افتد و پیانیستِ داستانِ ما نیز با کمال خونسردی تصمیماتی را که به او مربوط می‌شود، می‌پذیرد؛ نه تعجب می‌کند و نه اعتراضی دارد. و نکته همین‌جا است؛ آقای پیانیست به پاریس برمی‌گردد و همان کارهایی را انجام می‌دهد که پیش از مرگ نیز به آنها مشغول بود. به نظر می‌رسد اشنوز با این رمان خواسته است قدری از رازآلودگی مرگ بکاهد و آن را به پدیده‌ای معمول و عرفی تبدیل کند. او برای این کار از همان شیوه‌ی معمول داستان‌نویسی خود بهره جسته و با استفاده از جملات کوتاه، شوخی‌های خشک و رسمی، و انتخاب بجای کلمه‌ها و تصویرها تلاش داشته هرچه بیش‌تر به ابهام‌زدایی از مرگ نزدیک‌تر شود. با هم پاره‌ای از این رمان را می‌خوانیم:

«ماکس هنوز انتظار حوادث بدتر را داشت: زیرزمینی تاریک، سلولی پوشیده ماننده اتاق‌های بیمارستان، جایی سردتر. اما نه. به‌هیچ‌وجه. در عوض به‌نظر می‌رسید آنها تصمیم گرفته‌اند جایش را بهتر کنند. در همان طبقه اتاق دیگری به او دادند که بزرگ‌تر بود و به‌خصوص نور بیش‌تری داشت. اتاق جدیدش درهای دو لتی فرانسوی داشت که به بالکن باز می‌شد. از روی بالکن می‌توانست بی‌هیچ‌مانعی از تماشای منظره‌ی پارک لذت ببرد.»

نظرات کاربران در مورد کتاب پیانو

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید