سنجاقکهای رستمآباد
... عزیز دلم، میتوانم تمام رنگها و نورها، تمام خشتها و آجرها، تمام درها و پنجرهها، همهی رؤیاها و کابوسها و حتا تمام حشراتی را که در خانهی پدریام دیدهام برایت توصیف کنم، اما میدانم حوصلهات سر خواهد رفت. در کلاسهای مختلف تمرکز ذهن، که پشت سر هم هی پول میدهم و میروم، میشنوم که باید در لحظه، زندگی کرد، در حال. ماندن در گذشتهای که رفته و فکر کردن به آیندهای که نیامده جز ضایع کردن انرژیهای انسان، هیچ سودی ندارد. اما حالا که اینجا نشستهام، میان یادگاریهایی که بااجازه و بیاجازه جمع کردهام و عزیزجونی دارم که احتمالاً در آشپزخانه دارد روی سجادهای از تره و شنبلیله نمازهای فردا و پسفردایش را میخواند، به این نتیجه میرسم که علیرغم همهی تلاشهایم برای کندن و رها شدن از گذشته، چون کنهای سمج و کارکشته، به همهی زوایای آن چسبیدهام و اگر این خاطرات کوچک و ساده را مینویسم و سردابی قدیمی را سرزمینی افسانهای مینامم، انگیزهای جز این ندارم که بدانی که بودم و چرا اینی شدم که هستم...
نظرات کاربران در مورد کتاب سنجاقکهای رستمآباد
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
200000 تومان
180000 تومان
200000 تومان
180000 تومان
280000 تومان
220000 تومان
180000 تومان
40000 تومان
150000 تومان
110000 تومان
250000 تومان
110000 تومان
180000 تومان
120000 تومان
180000 تومان