آخرین انار دنیا *
- من پدر ممد دلشیشهای هستم. او در حال مرگ است. علت مرگش هم بیوفایی نیست. عشق است. احساس میکنم عشق آنقدر شایسته نیست که کسی در راهش بمیرد. من تمام عمرم را با مرگ زیستهام، اما هیچکس را ندیدهام که از عشق بمیرد. پسرم دارد برای عشق میمیرد؛ چیزی که هیچوقت فکر نمیکردم برای مرگ یک انسان کافی باشد. دوست دارم بدانم کدام شما لاولی هستید. لاولی سپید گفت: - من لاولیام...
***
بسیاری از منتقدان، آخرین انار دنیا را بهترین و کاملترین رمان در ادبیات کُرد میدانند. چنانچه بخواهیم ترجمه به زبانهای مختلف را معیاری برای جهانی شدن یک رمان بدانیم، آخرین انار دنیا رمانی جهانی است چرا که تاکنون به زبانهای آلمانی، روسی، انگلیسی، عربی، یونانی، ترکی و اخیراً هم اسپانیایی برگردان شده و هنوز هم در نشریات ادبی دنیا نقدهایی میخورد... با رمان فوقالعاده قوی و تکنیکی روبهرو هستیم که بختیار علی، هرچند جنگ و تبعات آن را دستمایهی اصلی داستانش کرده اما به تمام مسائل بنیادی زندگی بشر از مرگ و تنهایی و خدا و زیبایی گرفته تا خیانت و تکثیر متشابه انسانها در یکدیگر نیز پرداخته و شگفتا که در انتهای داستان هم، هیچ انسانی را محکوم و مجرم یا عاری از خطا نمیداند. قالب داستان بر رئالیسم جادویی استوار است.
***
آخرین انار دنیا رمانی عجیب است که در وضعیت عادی میتوانست تیراژی یک میلیونی در جمعیتی 75 میلیونی داشته باشد. امکان خواندن این کتاب را ترجمهی خوب آرش سنجابی و نشر افراز فراهم کردهاند.
شمس لنگرودی، روزنامهی شرق، 6 آذر 1390