قرمز و دیگران
وضعیت قرمز در پارک!
محمد یعقوبی، نمایشنامهنویس و کارگردان برجستهی تئاتر، «قرمز و دیگران» را در سال ۱۳۸۱ مینویسد. این نمایشنامه نخستینبار در سوم بهمن همان سال در سالن سایه در مجموعهی تئاترشهر روی صحنه میرود. یکسال بعد در اسفند ۱۳۸۲ اجرای نمایشنامه در تالار قشقایی آغاز میشود و تا پایان فروردین ۱۳۸۳ روی صحنه میماند. «قرمز و دیگران» که پس از سالها در اردیبهشت ۱۳۹۷ از سوی انتشارات افراز منتشر شده است، همچون دیگر آثار یعقوبی، نگاهی رئالیستی به مسائل اجتماعی دارد و میکوشد فضایی به وجود بیاورد که پچپچهها، حرفهایی که هرگز شنیده نمیشوند، واگویهها و صحبتهای درگوشی در آن طنینانداز شود. آنچه بهطور خاص در «قرمز و دیگران» به ایجاد چنین فضایی یاری میرساند، مکان نمایشنامه است. ماجراهای این اثر یعقوبی در پارکی در تهران در دههی هفتاد خورشیدی اتفاق میافتد. همهجور آدمی در این پارک رفتوآمد دارند. ساختار نمایشنامه هم بهگونهای است که برشهایی از داستان زندگی همهی این آدمها در کنار یکدیگر قرار بگیرد. در واقع، نمایشنامه بهجای اینکه یک کاراکتر را در کانون توجه خود قرار دهد، کاراکترهای متعددی را کنار یکدیگر میگذارد و اجازه میدهد مسائلی که هر یک با آن دستبهگریبانند، به نمایش دربیاید. برخی کاراکترها در یک صحنه پیدایشان میشود و بعد دیگر خبری از آنها نمیشود. برخی در صحنههای بیشتری دوام میآورند و بالأخره کاراکتری به نام «قرمز» هست که از ابتدا تا انتهای نمایشنامه حضور دارد و مدام در میان صحنههای مختلف حاضر میشود. نمایشنامه با حضور «قرمز» آغاز میشود، در حالی که یکی از روزهای خرداد روی نیمکت نشسته و پلاکاردی در دست دارد که روی آن نوشته است: «اگر میخواهید خود را بکشید با من حرف بزنید.» هرچه نمایشنامه جلوتر میرود، زمان تعییر میکند و «قرمز» در ماههای آینده چیزهای دیگری روی پلاکارد خود نوشته است، مثلِ «اگر میدانید چرا زندهاید، با من حرف بزنید.» در صحنهی یکی مانده به آخر نمایشنامه، همسر قبلی «قرمز»، پیش از آنکه به کانادا برود، سراغ او آمده است. صحنهی پایانی نمایشنامه بار دیگر «قرمز» را تنها میگذارد، با پلاکاردهایی که مدام نوشتهی آنها عوض میشود. اگر بتوان کاراکتر «قرمز» را تمثیلی از وضعیت قرمز اجتماعی دانست، بهمعنایی کلیتر، نمایشنامهی «قرمز و دیگران» روایتی است رئالیستی از جامعهای که شهروندانش در اعماق آن با بحرانهایی جدی و ریشهای دستوپنجه نرم میکند. با هم فرازی از این نمایشنامه را میخوانیم:
بهرام هومن کجاست؟
فروغ رفته شهرستان، پیش پدرمادرش.
بهرام به! من منتظرش بودم بیاد یهدست شطرنج بزنیم.
فروغ آزیتا حالش چطوره؟
بهرام خبر ندارم. ما از هم جدا شدیم؟
فروغ چی میگی؟!
بهرام دو ماهه.
فروغ من... الان نمیدونم چی باید بگم. خیلی متأسفم.
بهرام نه، متأسف نباش. من خوشحالم که از هم جدا شدیم. تازه حالم داره خوب میشه.
خرید از اپلیکیشن افراز با ۲۰درصد تخفیف
http://ebook.afrazbook.com
نظرات کاربران در مورد کتاب قرمز و دیگران
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
200000 تومان
180000 تومان
180000 تومان
200000 تومان
200000 تومان
170000 تومان
180000 تومان
120000 تومان
120000 تومان
250000 تومان
120000 تومان
110000 تومان
200000 تومان
180000 تومان
250000 تومان